اخبار تکنولوژی 5

معرفی تکنولوژی

اخبار تکنولوژی 5

معرفی تکنولوژی

بازاریابی چیست و چه تفاوتی با فروش، برندینگ و تبلیغات دارد؟

ممکن است بگویید: «بازاریابی بازاریابیه دیگه! یعنی چی بازاریابی چیست؟» بعد بگذارید سؤال را کمی تغییر بدهم: شما به‌عنوان صاحب یک کسب‌وکار کوچک، چه‌وقت در حال بازاریابی هستید و چه‌وقت نیستید؟


فکر می‌کنم همه‌ی ما در این باره توافق داریم که وقتی برای محصولات یا خدمات خود تبلیغات آنلاین یا آفلاین اتمام می‌دهید درواقع دارید بازاریابی می‌کنید و برای محصولات و خدمات خود بیننده پیدا می‌کنید (البته بین بازاریابی و تبلیغات تفاوت‌هایی هستی دارد که در ادامه‌ی این مقاله به آن خواهیم پرداخت).


اما آن سررسید که دارید در فیسبوک پست جدیدی می‌نویسید که یکراست ربطی به فروش محصولات‌تان ندارد (گرچه ممکن است به آنها لینک بدهید) چه؟ آن موعد هم دارید بازاریابی می‌کنید؟یا وقتی پشت تلفن با مشتری صحبت می‌کنید یا ایمیل او را پاسخ می‌دهید چه؟ در این لحظات هم دارید بازاریابی می‌کنید؟ یا ما فوق این، آن هنگام که با لباس راحتی در منزل نشسته‌اید و همین‌طور که دارید قهوه‌ می‌نوشید در ذهن خود به یک محصول یا خدمات جدید فکر می‌کنید و غرق در افکارتان انتهای مداد کهنه خویش را هم می‌جوید، چه؟ مفتوح هم دارید بازاریابی می‌کنید؟


پاسخ اختصار و اغلب تعجب‌آور به همه‌ی سؤالات فوق یک واژه است: بله. شما به‌واقع در همه‌ی آن لحظات درحال بازاریابی هستید، خواه متوجه بشوید یا نشوید.


پس این بازاریابی چیست و چطور می‌توان برای رشد سوداگری کوچک متعلق به کاربرد کرد؟ بگذارید از نخست شروع نماییم و در ابتدا تعریفی از بازاریابی ارائه کنیم.


بازاریابی: چیزی ما فوق فروش

بازاریابی چیزی ما فوق فروش - بازاریابی چیست


مطابق با واژه‌نامه‌ی آنلاین کسب‌و‌کار، بازاریابی عبارت است از:‌ «فرایند مدیریتی که از راه آن، محصولات و خدمات از جنبه‌ی مفهومی و انتزاعی خویش بیرون شده و به‌صورت عینی در گزین کردن مشتری پیمان می‌گیرد».


همان‌طور که می‌دانید برای اینکه محصولات و خدمات از شکل مفهوم دربیایند و به دست مشتری برسند به چیزی بیش از تبلیغات احتیاج است.


شاید واضح‌ترین مراحل عبور از مفهوم تا مشتری خلق خود محصول باشد. حال با پروا به این، آیا قصد من این است که بازاریابی دربرگیرنده گسترش فرآورده هم می‌شود؟


بله هدف من دقیقا همین است. به راستی در تعریف بازاریابی چهار مورد را باید در نظر داشت:


شناسایی، برگزیدن و توسعه‌ی محصول؛

تعیین بها محصول؛

تبلیغ آن محصول برای بالابردن آگاهانیدن مخاطبان نسبت به آن؛

انتخاب مجرای توزیع که فرآورده از طریق آن دردسترس مشتری قرار بگیرد.

یا به بیان ساده‌تر و با استفاده‌ از ریشه‌ی کلمه‌ی بازاریابی می‌توان گفت که: «بازاریابی هر آن چیز یا کاری است که برای بردن محصول به بازار سپریدن می‌گیرد».


تعریف بازاریابی شامل همه چیز می‌شود: از خلق فرآورده لغایت تبلیغ محصول و بردن فرآورده به بازار.


همان‌طور که می‌بینید بازاریابی بسیار ما فوق تبلیغ محصول است (و البته بیشتر مردم بازاریابی را با تبلیغ ساده همچم می‌دانند).


بازاریابی از لحظه‌ای که ایده‌ی یک محصول در ذهن‌تان شکل می‌گیرد، شروع می‌شود و بسیار فراتر از تلاش‌هایی است که برای تبلیغ فرآورده الی رسیدن آن به دست مشتری سپریدن می‌پذیرد.


بازاریابی، برندینگ و تبلیغات؛ فرق این سه چیست؟

قبل از اینکه بیشتر به تحلیل مفهوم و معنای بازاریابی و نحوه‌‌ی اتمام آن بپردازیم بیایید اول ببینیم که بازاریابی چه چیزی نیست الی تصویر روشن‌تری از جستار داشته باشیم.


قبلا بیان کردیم که تبلیغ فرآورده بخشی از بازاریابی است، فلذا آیا بازاریابی و تبلیغات یک چیز هستند؟ باید گفت نه.


تبلیغات کارهای معینی است که صاحب کسب‌و‌کار برای جلب توجه مخاطبان و مشتریان به محصول یا خدمات خویش سپریدن می‌دهد. ما این اقدامات و کارها را مجموعا «تبلیغات» می‌نامیم که می‌تواند از توزیع تراکت تبلیغاتی در محله‌تان الی حضور در تلویزیون‌های بین‌المللی و ویدئوهای فیسبوکی متغیر باشد.


ازآنجاکه تبلیغ محصول باید به بخشی از تلاش‌های بازاریابی شما تبدیل شود تبلیغات به زیرمجموعه‌ی راهبرد بازاریابی‌تان تبدیل می‌شود.


راهبرد بازاریابی شما احتمالا تبلیغات را دربرمی‌گیرد اما باید سایر شکل‌های تبلیغات را که ما فوق تبلیغات رسمی هستند نیز دربرگیرنده شود مثلا شبکه‌های اجتماعی، هدیه‌ی محصولات به‌عنوان جوایز، استفاده‌ی امتحانی و مجانی از محصولات، وبلاگ نویسی و …


ممکن است به گوش‌تان خورده باشد که چیزی به نام «برندینگ» هم برای کسب‌وکارتان نیاز است؛ ولی اگر همه‌چیز از مفهوم‌سازی و خلق فرآورده تا قیمت‌گذاری و قراردادن آن در بازار مفهوم بازاریابی را دربرمی‌گیرد، پس برندینگ چیست؟


برندینگ به بیان ساده و مختصر کاراکتر و شخصیتی است که شما برای شرکت خویش می‌سازید و این کاراکتر ما فوق هریک از محصولات و خدماتی است که ارائه می‌کنید. بازاریابی نحوه‌ی اجرا و نمایش آن کاراکتر در فرایند بردن فرآورده به بازار است.


برویم راز ریشه-بن-بیخ مطلب: به ذکر ساده و عملی، بازاریابی چیست؟

حالا که دورنمایی از بازاریابی را با هم مرور کردیم وقت آن است که چندی نزدیک‌تر شویم و مفهوم آن را به‌طور عملی رسیدگی کنیم. بگذارید با این پرسش آغاز کنیم: چطور یک چیز را از مفهوم به مشتری بازاریابی می کنید؟


توسعه‌ی محصول

در بالا دیدیم که بازاریابی از شناسایی، گزینش و توسعه‌ تشکیل شده است و حتما آن تصویر را یادتان هست که داشتید با جامه راحتی قهوه می‌نوشیدید و در ذهن خویش ایده‌ی یک فرآورده جدید را می‌پروراندید. این تصویر تقسیم الزامی فرایند بازاریابی است چراکه نمی‌توانید اولین ایده‌ا‌ی را که به ذهن‌تان خطور می‌کند، به این امید که جواب خواهد داد یا حتی بدتر به این گمان که با یک بازاریابی یا تبلیغات خوب پاسخ خواهد داد، توسعه بدهید.


برای اینکه فرآورده را با موفقیت بازاریابی کنید باید با یک فرآورده خوب آغاز کنید. محصول خوب صرفا یک فرآورده باکیفیت نیست بلکه محصولی متناسب با دربایستن بازار است.


به همین خاطر است که اولین گام بازاریابی جست‌و‌جوی بازار است. پیش از اینکه دستور بدهید ایده‌ی اولیه‌ اوج بگیرد و همه چیز را خراب کند باید آن را راستی‌آزمایی کنید. آیا ایده‌ی محصول یا خدمات شما منحصربه‌فرد است یا قبلا هم همانند آن به بازار ارائه شده است و همین اکنون هم در بازار موجود است؟ اگر آری، وضعیت فعلی آن چطور است؟ چطور ارائه می‌شود و مشتریان چه نظری راجع به آن دارند؟


آیا محصولات کنونی بازار نقایص و معایب ابهت دارند که ایده‌ی شما می‌تواند آن نقایص و معایب را برطرف کند؟ اگر آری، چطور؟ چه چیزی محصول شما را منحصر‌به‌فرد می‌کند و چرا مشتریان باید فرآورده شما را به محصولات دیگر ترجیح بدهند؟ آیا بازار گنجایش محصولات جدید را دارد یا شرکت‌های نام‌آور پیشتر بازار موردنظر شما را اشباع کرده‌اند؟


بسیاری از این پرسش‌ها به نکات برندینگ می‌پردازند که باید آنها را در عقیده داشته باشید ولی زیر عنوان استراتژی کلی بازاریابی هم پیمان می‌گیرند. اگر واقعا می‌خواهید در بازاریابی کامیاب شوید نباید محصولی بسازید که تقاضایی برای آن هستی ندارد یا کوشش کنید با شرکت بزرگ‌تر و شناخته‌شده‌تری رقابت کنید.


بازاریابی از همان لحظه‌ای آغاز می‌شود که به محصول فکر می‌کنید و به این می‌اندیشید که چطور آن را به بازار ببرید.


تعیین قیمت

وقتی که جست‌و‌جوی شرایط بازار را انجام دادید و ایده‌ی فرآورده موردنظر را هم کاملا در ذهن پروراندید در مرحله‌ی بعدی باید برای آن قیمت تعیین کنید. تعیین قیمت نمی‌تواند به‌صورت تصادفی اتفاق بیفتد و باید عوامل اکثریت را در نظر داشته باشید که بر بازاریابی فرآورده شما تأثیر می‌گذارند. اولین و واضح‌ترین پرسشی که باید بپرسید این است: خلق محصولی که بتواند برای شما حاشیه‌ی فایده همراه بیاورد به چه اندازه زمان و تلاش احتیاج دارد؟


باید قیمت محصولات مانند موجود در بازار را هم در نظر داشته باشید. نمی‌توانید بها محصولات خویش را سه‌برابر قیمت محصولات مشابه تعیین کنید. اگر محصول شما نسبت به فرآورده رقبایتان مزایای بیشتری نداشته باشد یا برند سرشناس و خاصی نباشد، نمی‌توان این‌گونه قیمت‌گذاری کرد.


درست همان‌طور که نباید بها گزافی برای فرآورده تعیین کنید، باید حواس‌تان باشد قیمت محصول‌تان زیر قیمت بازار هم نباشد. اگر قیمت محصول خود را بسیار زیر اعلام کنید، اول از همه در ازای فروش آنها به‌جای سود ضرر خواهید کرد. اما این شیوه‌ی قیمت‌گذاری اثرات ویرانگر دیگری هم دارد. مردم ناخودآگاه انگار می‌کنند که کیفیت محصولات‌تان ذیل است یا مشکلی دارد و ویران است. تعیین قیمت پسندیده برای فرآورده یک ریشه-بن-بیخ بنیادی برای ورود به بازار در سطح مناسب و کسب موفقیت در بازاریابی است.


حتما بخوانید: ۱۱ نکته برای اینکه مدیر بازاریابی موفقی شوید

کمپین‌های تبلیغاتی

کمپین های بازاریابی - بازاریابی چیست


کمپین تبلیغاتی بخشی از بازاریابی شناخته‌شده است و بسیاری از کسان آن را تمام بازاریابی تلقی می‌کنند. با اینکه تبلیغات تنها بخشی از راهبرد بازاریابی است، ولی باید دانست که بخش مهمی از بازاریابی را برپایی می‌دهد.


تبلیغات محصولات یا خدمات شما می‌تواند دربرگیرنده تبلیغات پولی باشد اما باید دیگر اقدامات ذیل را نیز دربربگیرد:


صحبت‌کردن درمورد محصول در شبکه‌های اجتماعی، خواه به‌شکل تبلیغات سر راست یا غیرمستقیم؛

واداشتن سایر افراد به صحبت‌کردن در باره فرآورده شما (یا محصولات مرتبط با شما) در شبکه‌های اجتماعی؛

پاسخ‌دادن به پرسش‌های مشتریان و ارائه‌ی خدمات به آنها (چراکه مُشک آن است که خویش ببوید نه آنکه عطار بگوید و اگر مشتریان راجع به محصولات شما حرف بزنند تأثیر آن زیاد بیشتر از تبلیغات پولی خود شما خواهد بود)؛

ارائه‌ی اشانتیون یا امتحان مجانی محصولات شما برای افزایش جلب اعتماد مشتریان بالقوه؛

ارسال خبرنامه‌ی هفتگی یا وبلاگ‌نویسی منظم درمورد مشکلاتی که شدنی است مشتریان با آنها روبرو شوند (و این وبلاگ‌نویسی صریحا تبلیغ نمی‌کند) به‌منظور افزایش اعتماد مشتریان و برقراری وابستگی با آنها؛

حضور سرمایه گذار یا کسان ویژه در رویدادهایی که مشتریان ایده‌آل‌تان به آنها علاقه دارند. این رویدادها لزوما با فرآورده یا صنعت شما ارتباط سر راست ندارند؛

شراکت با دیگر صاحبان کسب‌وکار در زمینه‌‌ی مورد کار و جنبش شما و ارائه‌ی محصولات و خدمات به‌عنوان بسته‌های مکمل به آنها. (برای نمونه اگر برای دوره‌های آموزشی آنلاین ویدئو تولید می‌کنید می‌توانید با یک مدرس که نحوه‌ی خلق ویدئوهای آنلاین را آموزش می‌دهد وارد شراکت شوید الی خدمات شما را با تخفیف به مخاطبین خود ارائه کند).

خلاصه هرچه و هرکار که محصول یا خدمات شما را به بازار گسترده‌تری می‌برد، خواه از طریق کمپین‌های پولی یا برقراری وابستگی هرازگاهی با مشتریان نهفته بخشی از تبلیغات بازاریابی شما را تشکیل می‌دهد.


مکان توزیع

حس بزنید اگر قرار بر این باشد که مردم پای پیاده از کویر عبور کنند و پس از دل امواج اقیانوش شناکنان به جایی برسند که محصول شما در آن پیمان دارد چه اتفاقی خواهد افتاد؟ هیچ‌کس فرآورده شما را نخواهید خرید و تمام تلاش‌هایی که در راستای بازاریابی انجام داده‌اید دود هوا خواهد شد.


قرارداشتن محصول در مکان‌های پسندیده واپسین تقسیم بازاریابی است، چراکه مشتریان می‌بایست بتوانند فرآورده شما را به‌راحتی پیدا کنند. آیا اندیشه می‌کنید محصول باید آنلاین عرضه شود یا در مغازه‌های خشت‌و‌گلی یا هر دوی آنها؟ مزایای و معایب هرکدام از این دو گزینه چیست؟ مخاطب ایده‌آل شما کیست؟ مردمی که در احد از رویدادهای یک برزن شرکت کرده‌اند یا بازار جهانی؟


پاسخ به این پرسش‌ها (که دسته پایانی جست‌و‌جوی اولیه‌ی بازار را ساختن می‌دهد) و فهم رفتار خرید مشتری ایده‌آل در کامیابی یا شکست تلاش‌های بازاریابی نقش کلیدی ایفا می‌کند.


انواع بازاریابی

انواع بازاریابی در ویکیپدیا ۸۱ نوع بیان شده است. حتما الان با چشم‌های ازحدقه‌بیرون‌زده می‌پرسید: «وای خدای من! یعنی برای ورود به بازار باید هر ۸۱ الی رو انجام بدم»؟


نه! نفس عمیق بکشید، خیال‌تان راحت باشد. نیاز نیست هر ۸۱ گونه بازاریابی را اتمام بدهید.


اگر بازاریابی را تجزیه کنید و بخش‌های مختلف آن را در نظر بگیرید، خودش یک کسب‌و‌کار وقت‌گیر خواهد بود.


همان‌طور که می‌دانید شرکت‌های بزرگ و حتی میانه دپارتمان‌های مختلفی را به بازاریابی گزین کردن داده‌اند و آن دپارتمان‌ها رئیسان و مدیران گوناگونی دارند که کمپین‌های بازاریابی را هدایت می‌کنند.


آیا این بدین معنی است که کسب‌و‌کار حقیر شما هیچ شانسی برای موفقیت ندارد و شما باید ایده‌ی خود را به‌کلی رها کنید؟


البته که نه!


آنچه باید انجام بدهید یافتن و کشف اقدامات بازاریابی‌ای است که می‌تواند برای شرکت‌تان پسندیده باشد. سپس می‌توانید برنامه بازاریابی کارآمد و سرگی بسازید که نه‌تنها برای شرکت‌تان نتایج خوبی به به اتفاق خواهد داشت بلکه راهبند از این می‌شود که پیوستگی نگران بازاریابی باشید و به آن فکر کنید!


حالا که اینترنت به جزئی از حیات ما تبدیل شده است اغلب کسب‌و‌کارهای حقیر سودهای کلانی از سرمایه گذاری در گونه ها تبلیغات آنلاین به‌دست می‌آورند. این به‌ویژه درمورد کسب‌و‌کارهایی که با محصولات و خدمات تحت وب نظیر طراحی سایت، ساخت وبسایت، برنامه‌نویسی و کدگذاری، ویرایش ویدئو، انیمیشن‌سازی، گرافیک وب، فرآوری محتوای صوتی، ساخت بازی و … سروکار دارند، صدق می‌کند.


بازاریابی آنلاین طیف گسترده‌ای از فعالیت‌ها را در بر می‌گیرد. جالب است بدانید این ایام سئو و بازاریابی درونمایه از ترندهای مهم این گونه بازاریابی است. بازاریابی آنلاین می‌تواند دربرگیرنده تبلیغات پولی در انواع مجاری آنلاین همانند فیسبوک، تلگرام، یوتوب و توییتر شود. وانگهی می‌تواند دربرگیرنده انواع بازاریابی‌های غیرمستقیم شود که از طریق برپایی اعتماد بین کمپانی و مشتریان، فروش را افزایش می‌دهد و مستلزم بودجه‌های کمتری نسبت به تبلیغات رسمی است. بازاریابی ایمیلی احتمالاً کارآمدترین و مقرون‌به‌صرفه‌ترین طریق برای کسب این نتایج باشد.


البته گذاشتن همه‌ی تخم‌مرغ‌ها در یک سبد هرگز عاقلانه نیست و شما باید کوشش کنید اقدامات بازاریابی را گوناگون کنید الی از راه مجاری مختلف صدای خود را به شمار بیشتری از کسان برسانید. اما ازآنجاکه باید نخستینگی خویش را مدیریت مؤثر زمان و حفظ تسکین خود پیمان بدهید تشکیل یک سیستم برای اقدامات و تلاش‌هایی که در راستای بازاریابی انجام می‌دهید برای نظم و ردیابی ایده‌ی نکوداشتن است.


یادتان باشد بازاریابی لزوما هزینه‌ی هنگفتی روی دست‌تان نخواهد گذاشت. شما به‌عنوان صاحب یک کسب‌و‌کار حقیر ممکن است بودجه‌های چندمیلیون دلاری ابرشرکت‌‌ها را نداشته باشید اما می‌توانید در بازاریابی خلاقیت داشته باشید و به قول سرشناس نان از عمل خویش خورید.

برای دریافت مشاوره رایگان با شرکت آوش تک در ارتباط باشید.

شما چه تعریفی از بازاریابی دارید؟

تعریف بازاریابی از عقیده شما چیست؟ شما چطور بازاریابی می‌کنید؟ تلاش‌هایی که در راستای بازاریابی می‌کنید از چه عناصری ساختن شده‌اند و کدام فعالیت‌ها بیشترین فایده را برای صرف موعد و هزینه‌هایتان به‌دست داده‌اند؟ آنها را با ما در میان بگذارید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد